درباره وبلاگ


خدا یا آن گونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم،و ان گونه بمیرانم که به وجد نیاید کسی از نبودنم ________ _______ ______ _____ ____ بی انتهــــــــــــــــــــــــــــــــاتــریــــن
بــــی انـتــهــاتــریــن
عــبــرتـــــــــــــــ

نحوه از بین بردن جوهر سیاه بر روی فرش

برای از بین بردن جوهر سیاه بر روی فرش، مقداری ماست روی محل لکه ریخته و با قاشق ماست را جمع کنید. چند مرتبه این کار را تکرار کنید، لکه کاملاً از بین می رود.

نحوه بر طرف کردن لکه جوهر از روی لباس


برای پاک کردن لکه جوهر خودکار یا خودنویس از شیر استفاده کنید. قسمت جوهری شده لباس را حدود پنج دقیقه داخل شیر قرار داده و سپس آن را با آب معمولی بشویید. اثر لکه جوهر کاملاً از بین خواهد رفت. برای این منظور می توان از شیر ترش شده و یا دوغ نیز استفاده کرد. گاه برای برطرف شدن کامل اثر لکه، باید این کار چندین بار تکرار شود.

نحوه بر طرف کردن لکه واکس کفش


اگر بر اثر بی احتیاطی مقداری واکس روی فرش یا لباستان مالید، می توانید ابتدا پنبه ای را خیس کنید و روی آن بکشید. سپس روی پنبه مقدای مایع ظرفشویی بریزید و بر روی لکه بکشید. بعد از این کار پنبه را آغشته به آب خالص کنید و دوباره روی لکه بکشید تا لکه کاملاً از بین برود. اگر با این کار لکه از بین نرفت، مقداری الکل بر روی دستمال ریخته و بر روی لکه بکشید، تا کاملاً تمیز شود. اگر لباس قابل شستشو باشد، بعد از زدودن لکه، لباس را با پودر لباسشویی و آب نیم گرم کاملاً بشویید.

نحوه پاک کردن لکه سفیده تخم مرغ


لکه سفیده تخم مرغ را هرگز با آب گرم نشویید، زیرا لکه ثابت می ماند. بلکه برای از بین بردن آن، محل لکه را با آب سرد، کاملاً بشویید.

نحوه پاک کردن لکه های کاشی


آنها را با این محلول بشویید:
آمونیاک: نصف فنجان، سرکه سفید: نصف فنجان، جوش شیرین: یک چهارم فنجان، آب گرم: حدود چهار لیتر.
در صورتی که کاشی ها خیلی کثیف شده اند مقداری جوش شیرین را با وایتکس مخلوط کرده و محلولی را که به دست می آید با استفاده از یک برس یا اسکاچ روی کاشی ها بمالید و پس از چند دقیقه آبکش کنید.

نحوه پاک کردن لکه قیر


برای از بین بردن لکه قیر روی پارچه از بنزین و کره می توان استفاده کرد.

نحوه پاک کردن لکه گل و لای بر روی لباس


کافی است یک عدد سیب زمینی را با چاقو به دو نیم کنید و بر روی لکه بمالید، سپس لباس را در آب سرد بخیسانید و طبق معمول با مواد شوینده شست و شو دهید. در صورتی که لکه همچنان پایدار ماند، دستمال را به الکل آغشته کنید و بر روی لکه بمالید.

نحوه کندن آدامس از مو


بچه ها گاهی با آدامس خود بازی می کنند و آن را به جاهای مختلف مثل مو می چسبانند ! اگر آدامس به موی کودک شما چسبید، می توانید برای کندن آن از دو روش زیر کمک بگیرید:
روش اول: یک تکه یخ را چند بار روی آدامس بکشید تا سفت شود سپس آدامس را از مو جدا کنید.
روش دوم: کمی کرم مرطوب کننده به همان قسمت مو بکشید، سپس با یک دستمال خشک، مو را چند بار پائین بکشید آدامس از آن جدا خواهد شد.

پاک کردن لکه آدامس از لباس

گاهی اوقات برایتان اتفاق افتاده که آدامسی به لباس شما بچسبد. برای حل این مشکل می توان از راه های زیر استفاده نمود :
1. در مرحله اول می توانید یک تکه یخ روی لکه بگذارید و بعد آدامس سفت شده را بکنید.
2. اگر پارچه شما قابل شستشوست، کمی سفیده تخم مرغ روی آدامس بمالید تا نرم شود و تا جایی که ممکن است آدامس را از روی پارچه بردارید و سپس بشویید.
۳. اما اگر پارچه شما قابل شستشو نمی باشد با یک تکه اسفنج ابتدا تراکلرید کربن و سپس آب و صابون بمالید، این عمل را تکرار کنید تا پاک شود.
توجه : باید برای پاک کردن لکه آدامس احتیاط کرد تا پارچه آسیب نبیند و پاره یا سوراخ نشود.

طریقه پاک کردن لکه خون

لکه خون را با چند روش می توان پاک کرد:
1. اگر لکه خون تازه است و خشک نشده محل لکه را با آب سرد و صابون بشویید تا بر طرف شود.
2. روی لکه خون را فوراً با خمیری که از مخلوط کردن آب سرد و نشاسته ذرت درست کرده اید، بپوشانید و به آرامی کمی مالش دهید و آن را مقابل آفتاب بگذارید تا خشک شود. آفتاب خون را از پارچه خارج کرده و جذب نشاسته می کند. در صورت نیاز این عمل را چند بار تکرار کنید.
3. پارچه خونی را درون مخلوط آب سرد و نمک خیس کنید. آب را آنقدر عوض کنید تا لکه به طور کامل برطرف شود.
4. برای پاک کردن لکه های کوچک خون روی یقه پیراهن های مردانه (در اثر تراشیدن ریش)، کافی است چند قطره آب سرد روی هر لکه بریزید و سپس مقداری پودر نشاسته روی آن بپاشید. وقتی نشاسته خشک شد، پیراهن را بشویید لکه های خون برطرف خواهند شد.

نحوه پاک کردن خطوط کاربن از روی نایلون و رومیزی

برای محو کردن این نوع لکه ها آب ژاول را با آب سرد مخلوط کرده روی لکه بمالید.
در صورتی که لکه روی پارچه ای که از الیاف مصنوعی تهیه شده ایجاد شد می توانید با آبلیموی خالص آن را بر طرف نمائید.
برای برطرف کردن لکه روی نایلون نیز می توانید از ابر همراه با پودر شستشو استفاده کنید.

نحوه بر طرف کردن لکه روغن ماشین


تا به حای پیش آمده است که از کنار ماشین عبور کرده باشید و لباس شما سیاه شده باشد برای این منظور روی لکه ها، کره یا روغن بمالید و بگذارید ۱۲ ساعت بماند. سپس آن را با بنزین پاک کنید و این راه برای لباس های ابریشمی و کتانی است. برای پارچه های چرمی می توانید مقداری وازلین روی روغن بمالید و بعد از یک ساعت و نیم با تتراکلرورد و کربن پاک کنید سپس با یک تکه پارچه پشمی آن جلا دهید.

نحوه بر طرف کردن لکه های رنگ


برای لکه زدایی رنگ ها باید بدانیم که چندین نوع رنگ داریم و بعداً برای هر نوع از آنها تدبیر خاصی بیندیشیم.

سه نوع رنگ داریم:
۱: لکه های مربوط به آبرنگ
۲: لکه رنگ پلاستیکی
۳: لکه رنگ روغنی

1. زدودن لکه آبرنگ: زدودن لکه آبرنگ ساده است برای این منظور باید با آب سرد بشویید سپس با آب نیمگرم و پودر رختشویی آنها را تمیز بشویید و آب بکشید و اگر خیلی سمج باشد، پنبه را به گلیسیرین آغشته کنید و روی آن بمالید سپس با آب گرم و پودر رختشویی بشویید و آب بکشید و اگر نتیجه نگرفتید از تربانتین استفاده کنیم.

2. لکه های پلاستیکی: ابتدا اضافی رنگ را بتراشید سپس نفت خام بمالید و با پنبه پاک کنید و سرانجام با آب گرم و صابون بشویید و آبکشی نمایید.

3. لکه های رنگی روغنی:
اگر کهنه و خشک است پاک کردن آن تقریباً غیر ممکن است اما در صورتی که هنوز خشک نشده و یا فقط یکی دو روز پیش اتفاق افتاده است باید چنین کرد: از روی هر نوع پارچه اضافه رنگ را لبه ی تیز کار بگیرید بعد پنبه ای را به تربانتین آغشته کنید و روی لکه بمالید سپس با پنبه دیگری پاک کنید این کار را چندین بار تکرار کنید و ته رنگ را نیز با آب گرم و پودر لباسشویی از بین ببرید مسلماً از نتیجه کار راضی خواهید بود.

لکه زدایی رنگ روی قالی و موکت


لکه زدایی رنگ روی قالی و موکت مشکل تر است برای پاک کردن آنها باید پنبه را با تربانتین خیس کنید و بر روی لکه بمالید و بعداً با پنبه دیگری پاک کنید تا اینکه لکه از میان برود.

نحوه پاک کردن لکه سس گوجه فرنگی


ابتدا روی سطح لکه را با روش ضربه ای به وسیله پارچه ای دیگر به الکل آغشته کنید، سپس در آب سرد و مواد شوینده بشویید. اگر لکه روی سطح فرش یا موکت ایجاد شده باشد، ابتدا مقداری فوم ریش تراشی بر روی لکه بریزید و سطح آن را با اسفنج آنقدر مالش دهید تا پاک شود. سپس دستمال دیگری را کمی مرطوب کنید و بر روی لکه بکشید و صبر کنید تا خشک شود.

نحوه پاک کردن لکه رژ لب


شما می توانید با مالیدن خمیر دندان بر روی این نوع لکه و سپس شست و شو، آن را به طور کامل از بین ببرید. البته پاشیدن اسپری مو نیز برای از بین بردن چنین لکه هایی (پیش از شست وشو) بسیار مفید است. راهکار دیگر برای این منظور استفاده از الکل است.

نحوه پاک کردن لکه از روی پارچه مبل


- لکه نوشابه بر روی مبل : برای از بین بردن لکه نوشابه می توانید کمی نمک بر روی لکه تازه بپاشید و بعد اسفنجی را خیس نموده روی لکه بکشید و سپس با آب گرم به وسیله اسفنج آبکشی کنید.

- اثر سوختگی بر روی مبل :
برای از بین بردن اثر سوختگی یا زردی سیگار حبه قندی را روی لکه بکشید و آنقدر این کار را ادامه دهید تا لکه از بین برود. برای از بین بردن این نوع لکه اسفنجی را به شیر آغشته کنید و روی لکه بمالید. در صورتی که لکه روی پارچه ای که از الیاف مصنوعی تهیه شده ایجاد شد می توانید با آبلیموی خالص آن را بر طرف نمائید. چنانچه این لکه پارچه های کرکدار بود ابتدا با کمی شیر خوب لکه را خیس کنید و بعد با پنبه آن را پاک نمائید و در آخر با آب و صابون لکه های حاصل از شیر را بشویید.

- لکه جوهر بر روی مبل :
اگر لکه مربوط به مرکب سیاه است ابتدا محل را خیس کرده روی آن کمی نمک آشپزخانه بریزید و سپس با پنبه مالش دهید و چنانچه نتیجه نگرفتید مخلوطی از گلیسرین و آمونیاک را روی لکه بمالید و سپس با آب و پودر دستی خوب شست و شو دهید. البته می توانید از آب ژاول هم استفاده کنید.

- لکه خون بر روی مبل : بهترین چاره برای از بین بردن لکه خون هم این است که مقداری نشاسته را (به نسبت بزرگی و کوچکی لکه) در آب مخلوط کنید و به هم بزنید تا خمیر نسبتاً غلیظی بدست آید. آنگاه روی لکه خون را با این خمیر بپوشانید و بعد از خشک شدن نشاسته ها، آنها را بتراشید و با برس محل لکه را پاک کنید.

- لکه میوه بر روی مبل
: اگر این لکه بر روی پارچه سفید بود، کافی است با آب و صابون آن را بشویید. اگر لکه روی پارچه پشمی بود آب اکسیژنه ۲۰% را با چند قطره آمونیاک مخلوط کرده با آن لکه را پاک کنید. اگر لکه روی پارچه های ابریشمی سفید و یا رنگی بود آب و الکل سفید ۹۰% را به نسبت مساوی مخلوط کرده و با آن لکه را محو کنید.

- لکه چربی بر روی مبل
: برای از بین بردن لکه چربی قسمت لکه شده را با کمی محلول نمک و الکل بمالید. اگر لکه چربی روی پارچه ابریشمی است با یک برگ کاغذ خشک کن روی قسمت لکه شده را بپوشانید و اتوی داغ را محکم روی آن فشار دهید تا لکه ناپدید شود.

نحوه پاک کردن لکه شمع، مداد شمعی و مدادهای چرب آرایشی

برای این منظور کافی است ابتدا باقی مانده ماده ایجاد کننده را با جسمی نوک تیز به آرامی بردارید. سپس دو تکه دستمال توالت یا کاغذ قهوه ای (مورد استفاده در خشکشویی ها) در دو طرف لکه قرار دهید. سپس اتوی گرم را بر روی یکی از کاغذها در محل لکه فشار دهید. به این ترتیب، چربی موجود در لکه آب می شود و جذب دستمال یا کاغذهای طرفین می شود و لک از بین می رود. ولی در مورد موکت و فرش پس از برداشتن پارافین سفت شده از روی سطح، تنها یک کاغذ بر روی سطح لکه قرار دهید و اتو بکشید.

نحوه پاک کردن چسب مایع از روی فرش یا موکت


برای از بین بردن لکه چسب، پارچه ای را درون سرکه فرو برده روی لکه چسب بگذارید، بطوریکه کاملا آن را اشباع کند. بزودی چسب سفتی خود را از دست داده و نرم خواهد شد که به راحتی جدا خواهد شد.

نحوه رفع برق اتو روی لباس : اگر پارچه و لباس شما بر اثر اتو کشیدن برق افتاده پارچه نخى مرطوبى را روى قسمت براق شده قرار دهید و اتو بکشید، تا بخار حاصله برق افتادگى را از میان ببرد



اتوهای بخار به مرور زمان و بر اثر استفاده جرم می گیرند. برای پاك كردن جرم اتو كمی سركه سفید و آب داخل محفظه آن ریخته و 24 ساعت صبر كنید. سپس اتو را روشن كنید و بگذارید آب و گچ آن خارج شود. حالا اتوی شما مثل روز اول تمیز و بدون رسوب است.

اگر اتوی شما معمولی است و كف آن كثیف شده، برای تمیز و براق كردن آن می توانید اتو را روشن كرده و روی درجه متوسط قرار دهید. سپس پارچه ای آغشته به نمك یا جوش شیرین را محكم به كف اتو بمالید تا تمام جرم آن گرفته شود.

فر هم ممكن است جرم گرفته و چرب شود. برای از بین بردن این جرم و چربی می توانید ظرفی پلاستیكی را پر از آمونیاك كرده و شب تا صبح در فر قرار دهید. 5 قاشق جوش شیرین و 3 قطره مایع ظرفشویی و 4 قاشق سركه را با هم مخلوط كرده و با اسفنج یا پارچه تمیز فر را تمیز كنید. حالا فر اجاق گاز شما تمیز و پاكیزه است.

اگر ظروف بلور و نشكن یا فنجان و لیوان های شما كدر و زرد شده اند می توانید در ظرفی آب بریزید بگذارید بجوش بیاید. سپس مقداری پودر لباسشویی به آن اضافه كنید و ظروف زرد خود را داخل قابلمه با آب جوش و پودر بگذارید تا حدود 15 دقیقه بجوشد. بعد از خنك شدن و آبكشی ظروف شما براق و تمیز خواهد شد.


 



نظافت و پاکیزه کردن خانه همیشه دغدغه ی خانم‌ها بوده است. چه نیکو رسمی است. خانه تکانی، سنتی ارزشمند و جالب برای پاک کردن و زیبا سازی خانه است. در این سلسله مقالات، با راه کارهای مفیدی برای تمیز کردن منزل و وسایل آن آشنا می‌شوید:

تمیز کردن دیوارهای رنگ روغنی

برای تمیز کردن دیوارهایی که رنگ روغنی دارند، از این محلول استفاده کنید: یک سطل آب گرم، یک دوم پیمانه بوراکس (Borax)، یک دوم قاشق مرباخوری مایع ظرفشویی و یک قاشق غذاخوری آمونیاک؛ حین استفاده از محلول حتماً دستکش بپوشید. (بوراکس را می‌توانید از مغازه‌های مواد شیمیایی- بهداشتی تهیه کنید)

تمیز کردن کاشی و سرامیک


مخلوط یک پیمانه آمونیاک، یک چهارم پیمانه جوش‌شیرین و یک دوم پیمانه سرکه در یک سطل آب داغ نیز فرمول دیگری برای تمیز کردن سطح دیوارهای رنگ روغنی و یا کاشی و سرامیک است.

پاک کردن لکه مداد رنگی


لکه‌های مداد رنگی بچه‌ها روی دیوار را به وسیله یک مسواک کهنه و کمی خمیردندان پاک کنید.

پاک کردن لکّه مداد شمعی یا مداد آرایشی


بهترین کار برای پاک کردن این لکّه‌ها استفاده از روغن بچه یا شیر پاک کن است. برای این منظور با پنبه آغشته به شیرپاک کن یا روغن بچه به محل لک بمالید.

لکه شمع بر روی کاغذ دیواری

ابتدا پارافین را با قراردادن یخ بر روی آن جدا کرده و پس از کندن توسط جسمی تیز، لکّه و چربی باقی مانده را با روش اتو و کاغذ مومی و یا دستمال حوله‌ای از بین ببرید. کاغذ و یا دستمال را بر روی لکّه قرار داده و اتوی گرم را بر روی آن بگذارید. سپس کاغذ و یا دستمال را جا به جا کرده تا برای دفعات بعدی همان محل جذب لکّه، به طور مجدد بر روی لکّه قرار نگیرد.

تمیز کننده دیوارهای رنگ شده


برای تمیز کردن دیوارهای رنگ شده ی منزل، ترکیب نصف پیمانه آمونیاک، یک چهارم پیمانه سرکه سفید و یک چهارم پیمانه جوش‌شیرین در یک سطل آب‌گرم را امتحان کنید (منظور دیوارهایی با رنگ پلاستیک یا رنگ روغن است). این تمیز کننده ارزان و قوی، دیوارها را تمیز و براق خواهد کرد.

پاک کردن شوره و سفیدک روی کاشی و سرامیک

شوره و سفیدک روی کاشی و سرامیک را می‌توان با مالش دادن یک تکه لیموترش یا دستمال آغشته به سرکه روی سطح مورد نظر از بین ببرید. در ضمن واکس اتومبیل نیز تمیزکننده خوبی برای کاشی است. آن را به کار گیرید و پیش از خشک شدن با دستمال نرم مالش دهید.

تمیز کردن دیوار آجری


برای پاک کردن لکّه از روی آجر، سطح مورد نظر را با آجر مشابه دیگر بسایید و یا از تکه‌ای سمباده نرم کمک بگیرید.

زمان تمیز کردن شیشه‌ها


توصیه می‌شود در روزهای بسیار سرد که شیشه‌ها یخ زده‌اند آنها را پاک نکنید. در این وضعیت شیشه‌ها بسیار ترد و شکننده می‌شوند و امکان شکستن آن زیاد است.

تمیز کردن شیشه‌های رسوب گرفته


شیشه‌هایی که لکّه و رسوبات آب روی آن است را با مخلوط آب و سرکه سفید تمیز کنید.

شیشه پاک کن خانگی


برای تهیه یک شیشه پاک‌کن خودتان در منزل اقدام کنید، دو پیمانه آب، نصف پیمانه الکل و یک قاشق چایخوری مایع ظرفشویی، محلولی معجزه‌آسا برای تمیز کردن شیشه‌ها و آینه است. محلول را روی شیشه اسپری کنید و با دستمال تمیز شیشه را پاک کنید.

بر طرف کردن لکّه حشرات

لکّه‌هایی که به وسیله حشرات روی پنجره‌ها به‌وجود می‌آید، می‌توانید با چای سرد از میان ببرید.

پاک کردن گوشه‌های پنجره


برای از بین بردن لکّه‌های سیاه که در گوشه‌های پنجره به‌وجود می‌آید، از مسواک کهنه استفاده کنید. به این ترتیب که آن را در مخلوط آب و مایع سفید کننده وارد کنید و سپس روی محل مورد نظر بکشید.

استفاده از روزنامه


پنجره‌ها را می‌توانید با روزنامه آغشته به مخلوط آب و سرکه سفید براق کنید.

شیشه پاک‌ کن با سرکه


اگر شیشه پاک کن شما تمام شده است، دست نگه دارید و خودتان در منزل به روشی بسیار ساده، آن را تهیه کنید. در یک افشانه، سه قاشق غذاخوری آمونیاک، یک قاشق سرکه و مقداری آب سرد بریزید. این محلول را روی سطح شیشه‌ای مورد نظر اسپری کنید و با دستمال یا روزنامه تمیز پاک کنید. روش دیگر این است که یک چهارم فنجان سرکه را در دو لیتر آب گرم حل کنید و با دستمال آغشته به این محلول شیشه را پاک کنید. همچنین می‌توانید محلول را روی سطح شیشه اسپری کنید و با روزنامه خشک کنید.
 



دو شنبه 28 آذر 1390برچسب:فروغ فرخزاد, :: 10:41 ::  نويسنده : حــسیـــنــــــ

 


اي شب از روياي تو رنگين شده
سينه از عطر توام سنگين شده
اي به روي چشم من گسترده خويش
شاديم بخشيده از اندوه بيش
همچو باراني که شويد جسم خاک
هستيم زآلودگي ها کرده پاک
 
اي تپش هاي تن سوزان من
آتشي در سايهء مژگان من
اي ز گندمزارها سرشارتر
اي ز زرين شاخه ها پر بارتر
اي در بگشوده بر خورشيدها
در هجوم ظلمت ترديدها
با توام ديگر ز دردي بيم نيست
هست اگر، جز درد خوشبختيم نيست
 


ادامه مطلب ...


دو شنبه 28 آذر 1390برچسب:فروغ فرخزاد, :: 10:27 ::  نويسنده : حــسیـــنــــــ


 بر لبانم  سايه اي از  پرسشي  مرموز

در  دلم  درديست بي آرام  و هستي  سوز

راز  سرگرداني  اين  روح   عاصي را

 

با  تو  خواهم  در  ميان  بگذاردن، امروز

  

گر چه  از درگاه خود مي رانيم، اما

 

تا من  اينجا  بنده،  تو آنجا، خدا باشي

 

سرگذشت  تيرهء من،  سرگذشتي نيست

 

کز سرآغاز  و سرانجامش جدا باشي

 



ادامه مطلب ...


 


 روشن کردن کامپیوتر در زمان دلخواه
 
کامپیوتر خود را ری استارت کنید و در زمان بالا آمدن ویندوز Delete  را برای چندین بار پشت سر هم بفشارید تا وارد صفحه setup  شوید و گزینه power management setup را انتخاب کنید و Enter  را بفشارید وارد صفحه جدید که شدید گزینه   Resume by alarmرا انتخاب کنید با استفاده از کلید + یا – آن را به Eneble  تغییر دهید تا گزینه های پایین آن فعال شود گزینه     Date (of month) alarm را به عدد به وسیله کلید + به تاریخ روز به میلادی تغییر دهید در گزینه
                    ثانیه – دقیقه-   ساعت
بعدی Time (    hh     : mm     :ss ) Alarm در پایین کلید f10  را برای ذخیره تغییرات بفشارید.
توجه :کامپیوتر را از برق نکشید


 



چهار شنبه 23 آذر 1390برچسب:قیصر امین پور, :: 15:50 ::  نويسنده : حــسیـــنــــــ

پیش از این ها فکرمیکردم خدا            خانه ای دارد میان ابر ها

مثل قصر پادشاه قصه ها                    خشتی از الماس و خشتی از طلا

پایه های برجش از عاج و بلور              بر سر تختی نشسته با غرور

ماه ، برق کوچکی از تاج او                 هر ستاره ، پولکی از تاج او

اطلس پیراهن او ، آسمان                   نقش روی دامن او ، کهکشان

رعد و برق شب طنین خنده اش           سیل و طوفان نعره توفنده اش

دکمه پیراهن او ، آفتاب                        برق تیغ و خنجر او ، ماهتاب

هیچ کس از جای او آگاه نیست             هیچ کس را در حضورش راه نیست

پیش از این ها خاطرم دلگیر بود             از خدا دز ذهنم این تصویر بود

آن خدا بی رحم بود و خشمگین            خانه اش در آسمان دور از زمین

بود ، اما در میان ما نبود                       مهربان و ساده و زیبا نبود

در دل او دوستی جایی نداشت              مهربانی هیچ معنایی نداشت

هر چه میپرسیدم ، از خود ، از خدا          از زمین ، از آسمان ، از ابر ها

زود میگفتند : این کار خداست               پرس و جو از کار او کاری خطاست 

هر چه میپرسی ، جوابش آتش است       آب اگر خوردی ، عذابش آتش است

تا ببندی چشم ، کورت میکند                  تا شدی نزدیک دورت میکند

 کج گشودی دست ، سنگت میکند           کج نهادی پای ، لنگت میکند  

تا خطا کردی ، عذابت میکند                    در میان آتش ، آبت میکند ...

با همین قصه ، دلم مشغول بود                خواب هایم ، خواب دیو و غول بود

خواب میدیدم که غرق آتشم                     در دهان شعله های سرکشم

در دهان اژدهایی خشمگین                      بر سرم باران گرز آتشین

محو میشد نعره هایم ، بی صدا                  در طنین خنده ی خشم خدا ...

نیت من ، در نماز و در دعا                          ترس بود و وحشت از خشم خدا

هر چه میکردم ، همه از ترس بود                 مثل از بر کردن یک درس بود

مثل تمرین حساب و هندسه                       مثل تنبیه مدیر مدرسه

تلخ ، مثل خنده ای بی حوصله                     سخت مثل حل صدها مسئله

مثل تکلیف ریاضی سخت بود                       مثل صرف فعل ماضی سخت بود

تا که یک شب دست در دست پدر                 راه افتادم به قصد یک سفر

در میان راه ، در یک روستا                           خانه ای دیدم ، خوب و آشنا

زود پرسیدم : پدر اینجا کجاست ؟                  گفت : اینجا خانه ی خوب خداست !

گفت : اینجا میشود یک لحظه ماند                گوشه ای خلوت ، نمازی ساده خواند

با وضویی ، دست و رویی تازه کرد                  با دل خود ، گفت و گویی تازه کرد

گفتمش ، پس آن خدای خشمگین                 خانه اش اینجاست ؟ اینجا ، در زمین ؟

گفت : آری خانه او بی ریاست                       فرشهایش از گلیم و بوریاست

مهربان و ساده و بی کینه است                      مثل نوری در دل آیینه است

عادت او نیست خشم و دشمنی                     نام او نور و نشانش روشنی

خشم ، نامی از نشانی های اوست                 حالتی از مهربانی های اوست

قهر او از آشتی شیرین تر است                         مثل قهر مهربان مادر است

دوستی را دوست ، معنی میدهد                      قهر هم با دوست ، معنی میدهد

هیچ کس با دشمن خود قهر نیست                  قهری او هم نشان دوستی است ...

تازه فهمیدم خدایم این خداست                        این خدای مهربان و آشناست

دوستی ، از من به من نزدیک تر                       از رگ گردن به من نزدیک تر

آن خدای پیش از این را باد برد                          نام او را هم دلم از یاد برد

آن خدا مثل خیال و خواب بود                            چون حبابی ، نقش روی آب بود

میتوانم بعد از این ، با این خدا                          دوست باشم ، دوست ، پاک و بی ریا  

میتوان با این خدا پرواز کرد                                سفره دل را برایش باز کرد

میتوان درباره گل حرف زد                                  صاف و ساده ، مثل بلبل حرف زد

چکه چکه مثل باران راز گفت                              با دو قطره ، صدهزاران راز گفت

میتوان با او صمیمی حرف زد                             مثل یاران قدیمی حرف زد

میتوان تصنیفی از پرواز خواند                              با الفبای سکوت آواز خواند

میتوان مثل علف ها حرف زد                               با زبانی بی الفبا حرف زد

میتوان درباره هر چیز گفت                                  میتوان شعری خیال انگیز گفت

مثل این شعر روان و آشنا                                  " پیش از این ها فکر میکردم خدا ... "

       "قیصر امین پور"



 



یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:فريدون مشيري , :: 9:6 ::  نويسنده : حــسیـــنــــــ

آهي كشيد غمزده پيري سپيد موي

افكند صبحگاه در آيينه چون نگاه

در لا به لاي موي چو كافور خويش ديد

يك تار مو سياه!

***

در ديگاه مضطربش اشك حلقه زد

در خاطرات تيره و تاريك خود دويد

سي سال پيش نيز در آيينه ديده بود

يك  تار مو سپيد!

***

در هم شكست چهره ي محنت كشيده اش

دستي به موي خويش فرو برد و گفت "واي!"

اشكي به روي آينه افتاد و ناگهان

بگريست هاي هاي!

***

 درياي خاطرات زمان گذشته بود

هر قطره اي كه بر رخ آيينه مي چكيد

در كام موج، ضجه ي مرگ غريق را

از دور مي شنيد

***

طوفان فرو نشست، ولي ديدگان پير

مي رفت باز در دل دريا به جستجو

در آب هاي تيره ي اعماق خفته بود

يك مشت آرزو...!



یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:آب و آتش , :: 8:48 ::  نويسنده : حــسیـــنــــــ

آب و آتش نسبتي دارند جاويدان
مثل شب با روز، اما از شگفتيها
ما مقدس آتشي بوديم و آب زندگي در ما
آتشي با شعله هاي آبي زيبا
آه

سوزدم تا زنده‌ام يادش كه ما بوديم
آتشي سوزان و سوزاننده و زنده
چشمه ي بس پاكي روشن
هم فروغ و فر ديرين را فروزنده
هم چراغ شب زداي معبر فردا

آب و آتش نسبتي دارند ديرينه
آتشي كه آب مي پاشند بر آن ، مي كند فرياد
ما مقدس آتشي بوديم ، بر ما آب پاشيدند
آبهاي شومي و تاريكي و بيداد
خاست فريادي، و درد آلود فريادي

من همان فريادم، آن فرياد غم بنياد
هر چه بود و هر چه هست و هر چه خواهد بود
من نخواهم برد ، اين از ياد
كآتشي بوديم بر ما آب پاشيدند
 گفتم و مي گويم و پيوسته خواهم گفت
ور رود بود و نبودم
همچنان كه رفته است و مي رود
بر باد



 



سال‌ها پیش، دو برادر با هم در مزرعه‌ای که از پدرشان به ارث رسیده بود، زندگی می‌کردند. روزی آنان به خاطر یک سوء تفاهم کوچک، با هم جروبحث کردند. پس از چند هفته سکوت، اختلاف آنان زیاد شد و قهر کردند.

یک روز صبح درب خانه برادر بزرگ‌تر به صدا درآمد. وقتی در را باز کرد، مرد نجاری را دید. نجار به او گفت:«من چند روزی است که دنبال کار می‌گردم، فکر کردم شاید شما کمی خرده‌کاری در خانه و مزرعه داشته باشید، آیا امکان دارد که کمک‌تان کنم؟»

برادر بزرگ‌تر جواب داد:«بله، از قضا من یک مقدار کار دارم. به آن نهر در وسط مزرعه نگاه کن. آن همسایه در حقیقت، برادرِ کوچک‌تر من است. او هفته گذشته، چند نفر را استخدام کرد تا وسط مزرعه را کندند و این نهر آب، بین مزرعه ما افتاد. او به‌طور حتم این کار را به‌خاطر کینه‌ای که از من به دل دارد، انجام داده است.»

سپس به انبار مزرعه اشاره کرد و گفت:«در انبار، مقداری چوب دارم، از تو می‌خواهم تا بین مزرعه من و برادرم، حصار بکشی تا دیگر او را نبینم.»

نجار پذیرفت و شروع کرد به اندازه‌گیری و اره چوب‌ها.

برادر بزرگ‌تر به نجار گفت:«من برای خرید به شهر می‌روم، اگر وسیله‌ای نیاز داری، برایت خریداری کنم.»

هنگام غروب، وقتی کشاورز به مزرعه برگشت، چشمانش از تعجب گرد شد. حصاری در کار نبود. نجار به جای حصار، پلی را روی نهر ساخته بود.

کشاورز با عصانیت رو به نجار کرد و گفت:«مگر من به تو نگفته بودم برایم حصار بسازی؟»

در همین لحظه، برادر کوچک‌تر از راه رسید و با دیدن پل، فکر کرد که برادرش دستور ساختن آن را داده است. از روی پل، عبور کرد و برادر بزرگ‌ترش را در آغوش گرفت و از او برای کندن نهر، معذرت خواست.

وقتی برادر بزرگ‌تر برگشت، نجار را دید که جعبه ابزارش را روی دوشش گذاشته و در حال رفتن است.

کشاورز نزد او رفت و بعد از تشکر، از او خواست تا چند روزی، مهمان او و برادرش باشد.

نجار گفت:«دوست دارم بمانم ولی پل‌های زیادی هست که باید آن‌ها را بسازم

منبع:http://iranjoke.ir/content/view/7078/62/





مفسران نوشته اند که هاروت و ماروت، دو نام سریانی است و دو فرشته آسمانی هستند و علت آمدن آن ها بر زمین، آن است که، مردم در زمین ستم ها کردند و ناموس ها دریدند و شراب خوردند و مستی ها کردند و زنا کردند!
فرشتگان به خدا عرض کردند:" خدایا! بندگان را آفریدی که تو را نافرمانی کنند؟"
خداوند فرمود:" اگر آن نیروی شهوت که در آن هاست در شما بود، شما هم چنین می کردید!"
گفتند:" خداوندا! ما را نسزد که نافرمانی کنیم و خلاف امر تو رفتار نماییم."
خداوند فرمود:" از میان خودتان دو فرشته برگزینید تا من در آن ها شهوت آفرینم."
آنان هاروت و ماروت را برگزیدند که از همه پارساتر بودند.
خداوند در آن ها نیروی شهوت آفرید و روانه زمین کرد تا در میان مردم داور و کاگزار باشند.
و خداوند به آن ها سفارش کرد که شرک میاورید، خمر نخورید، زنا مکنید، آدم مکشید، گوشت خوک مخورید و در داوری، ستم و بیداد نکنید.
ایشان به زمین آمدند و روز، کارسازی مردم می کردند و شب به آسمان باز می گشتند.
روزی زنی زیبا، زهره نام، با طرف خود نزد آن ها به داوری آمد.
گویند این زن، پادشاه زاده ای از کشور پارس بود، فرشتگان چون زیبایی او را دیدند، دل در هوای زن کردند و داوری را به تاخیر انداختند و او را در خانه خود دعوت کردند تا کام دل از او گیرند.
آن زن سر باز زد و گفت:" اگر شما را از من مرادی است، نخست باید مانند من بت پرست شوید و آدم بکشید و شراب بنوشید.
آن ها گفتند این کارها از ما به دور است و ما نتوانیم انجام دهیم! سه بار این گفتگو میان آن ها بود تا بار سوم که شهوت کار خود را کرد...
گفتند از آن چهار که گفتی، شراب خوردن برای ما از همه آسان تر است و ندانستند که شراب مادر همه جنایت ها و گناهان است، پس خمر خورند و مست شدند و کام خود را از آن زن گرفتند، در این حال کسی از کار آنان آگاه شد، آنان از ترس فاش شدن راز، او را کشتند. تا هم آدمکشی و شراب خوری و زنا کاری مرتکب شدند!
در آن حال، خداوند، فرشتگان را از کار آن ها آگاه ساخت و از آن پس برای مردم زمین آمرزش خواستند...
و نوشته اند که به آن زن اسم اعظم آموختند و او به آسمان شد، لیکن فرشتگان او را مانع شدند و خداوند هم صورت وی بگردانید تا ستاره ای سرخ در نزدیکی زمین شد و نام او به عربی زهره و به فارسی ناهید و به زبان نبطی بیدخت است.
مفسران نوشته اند: پس از آن که دو فرشته مرتکب گناه شدند نتوانستند به پرستشگاه خود بازگردند و پر وبال خود را ناتوان دیدند و از کرده خود پشیمان شده، نزد ادریس رفتند تا نزد خداوند شفاعت کند.
خداوند آنها را میان عذاب دنیا و یا عذاب آخرت متحیر کرد. آنان عذاب دنیا را خواستند و از این پس، آن ها را سرنگون به چاهی درانداختند که به تشنگی و در آتش گرفتارند...


 



شنبه 5 آذر 1390برچسب:محرم, :: 9:2 ::  نويسنده : حــسیـــنــــــ

 

دانی که چرا چوب شود قسمت آتش؟ بی حرمتیش بر لب و دندان حسین است...

دانی که چرا آب فرات است گل آلود؟ شرمندگی اش از لب عطشان حسین است...

دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش؟ خدا نیز عزادار حسین است

دانی که چرا چشم,خدا داد بشر را؟ خدا نیز عاشق چشمان حسین است
 



چهار شنبه 2 آذر 1390برچسب:داستانهای آموزنده, :: 11:44 ::  نويسنده : حــسیـــنــــــ


گنجشکی در کنار دریا بر سر درختی لانه داشت فیلی بود هر روز می آمد و خود را به ان درخت می مالید و گنجشک را از تکان و لرزش درخت ناراحت می کرد و گنجشک هم چاره ای نداشت گنجشک روزی با خود گفت فیل دشمنی بزرگ است و او را جز به حیله هلاک نتوان کرد.

پس به نزدیک پشه رفت و گفت:اگر چه پیش از این روابط من و تو دوستانه نبوده اکنون آمده ام تا از تو معذرت بخواهم و امید عفو دارم.مرا به تو حاجتی است و امیدوارم که مرا نومید نگردانی.

پشه گفت:حاجتت چیست؟گفت گرفتاری من در این است که این فیل همسایه هر روز لانه و آشیانه ی مرا می لرزاند به حدی که بیم آن میرود لانه ام متلاشی گردد و جوجه هایم از بین بروند از تو می خواهم تا چشمان فیل را با نیش خود مجروح کنی.

پشه قبول کرد و تعداد کثیری از پشه ها آمدند و چشمهای فیل را با نیشهای خود زخمی و مجروح کردند.

گنجشک از نزد پشه به پیش مگس رفت و گفت ای مگس عزیز.حاجتی به پشه داشتم برایم انجام داد و به قول و وعده ی خود وفا کرد و لکن مقصود من باهمت و سعی تو به حد کمال می رسد،پشه چشمان فیل را ریش و زخمی نموده حال از تو می خواهم بر آن جراحتها بنشینی و با پلیدی و کثافت خود کاری کنی که آن جراحتها کرم افتد و فیل به کلی نابینا شود.

پس مگس آمد و بر آن جراحت کثافت کرد تا چشمان فیل به کلی کور و نابینا گردید.

پس از کور شدن چشمان فیل،گنجشک گفت:اگر چه من تا حدی انتقام خود را از فیل گرفتم ولی باید او را هلاک کنم.بدین منظور به نزد قورباغه رفت و گفت به کمک پشه و مگس دشمن من ضعیف شده ولی با لطف تو کلک او به کلی کنده می شود،قورباغه گفت من چه خدمتی می توانم بکنم.

گنجشک گفت باید در موضعی ار دریا که عمیق تر باشد توقف کنی و مرتبا صدای قورقورت را سر دهی تا آواز تو به گوش فیل برسد و با هدایت آوازت به طرف آب بیاید چون نابیناست به محض قدم گذاردن در آب غرق می شود و من برای همیشه از شر او راحت می شوم.

قورباغه به توصیه ی گنجشک همین کار را کرد و در موضعی از دریا که خیلی گود بود شنا کنان صدایش را بلند نمود و پشت سر هم قورقور کرد.فیل تشنه همین که آواز قورباغه را شنید رو به آن سمت رفت همین که به لب آب رسید و قدم به روی آب گذارد فورا غرق شد و گنجشک ضعیف بدین مکر و حیله از شر او خلاصی یافت.



 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب